بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]
 
امروز: پنج شنبه 04 تیر 19

 

اگر تنها ترین تن ها شوم

                         باز هم خدا هست


 نوشته شده توسط مسافر در جمعه 85/5/27 و ساعت 4:28 صبح | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

خدا انسان عشق
مسافر
بر جا ز کاروان سبک بار آرزو..... خاکستری به راه..... گم کرده مرغ در به دری راه آشیان...... اندر شب سیاه

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 2
مجموع بازدیدها: 13849
آرشیو
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو
موسیقی وبلاگ من